۱۴۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۳

نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد
بکجا روم ندانم که دلم قرار گیرد

شده ام خراب آن دم که چنان میان نازک
دهدم به دست و آنگه ز میان کنار گیرد

نبود بسوز عاشق دل مدعی ندانم
که ببزم یار خود را بچه اعتبار گیرد

مشو ای رقیب یارش بشسکت خاکساران
ز چنان گلی مبادا که دلی غبار گیرد

ز جواب تلخ ساقی چو خراب شد فغانی
دگر از لبش مرادی بچه اعتبار گیرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.