هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رنجها و ناکامیهای عاشقانه خود میگوید. او شبهای بیخوابی، روزهای پر از اشک، و دلسوختگیهایش را توصیف میکند و بیان میکند که عشق برایش جز درد و رنج چیزی به همراه نداشته است. همچنین، او از بیپاسخ ماندن احساساتش و نبود آرامش در زندگی شکایت دارد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاطفی عمیق و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد. همچنین، درک کامل مفاهیم شعری و عاشقانههای کلاسیک معمولاً به بلوغ فکری بیشتری نیاز دارد.
شمارهٔ ۲۰۶
شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ندید
بی گریه صبحی دم نزد بی خون دل شامی ندید
یکشب سر شوریده ام سامان بالینی نیافت
روزی دل سرگشته ام روی سرانجامی ندید
نگذشت روزی یا شبی کاین جان خرمن سوخته
پروانه ی شمعی نشد داغ گلندامی ندید
می خواست عشق جان ستان قتل یکی از عاشقان
از من زبونتر در جهان رسوا و بدنامی ندید
عمریست کاین دلبستگی دارد فغانی با بتان
هرگز گشاد کار خود از حلقه ی دامی ندید
بی گریه صبحی دم نزد بی خون دل شامی ندید
یکشب سر شوریده ام سامان بالینی نیافت
روزی دل سرگشته ام روی سرانجامی ندید
نگذشت روزی یا شبی کاین جان خرمن سوخته
پروانه ی شمعی نشد داغ گلندامی ندید
می خواست عشق جان ستان قتل یکی از عاشقان
از من زبونتر در جهان رسوا و بدنامی ندید
عمریست کاین دلبستگی دارد فغانی با بتان
هرگز گشاد کار خود از حلقه ی دامی ندید
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.