هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن میگوید و بیان میکند که این عشق و نور معشوق در هیچ جای دنیا نمیگنجد. همچنین، شاعر از ناکامی در عشق و نبود وفا در دل شکوه میکند و به تنهایی و بیگانگی خود در برابر معشوق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناکامی در عشق و تنهایی نیاز به بلوغ ذهنی دارد.
شمارهٔ ۲۰۹
حسن تو بچشم ما نگنجد
آن نور به هیچ جا نگنجد
باز امشبم از خیال آن روی
در دیده و دل صفا نگنجد
بی مغز سری کز آفتابی
یک ذره درو هوا نگنجد
یا رب چه دلست این که هرگز
در وی رقم وفا نگنجد
گل بر سر خاک ما میارید
کانجا بجز از گیا نگنجد
بیگانه گرفت بزم آن شمع
پروانه ی آشنا نگنجد
هر شام ز یا رب فغانی
در هفت فلک دعا نگنجد
آن نور به هیچ جا نگنجد
باز امشبم از خیال آن روی
در دیده و دل صفا نگنجد
بی مغز سری کز آفتابی
یک ذره درو هوا نگنجد
یا رب چه دلست این که هرگز
در وی رقم وفا نگنجد
گل بر سر خاک ما میارید
کانجا بجز از گیا نگنجد
بیگانه گرفت بزم آن شمع
پروانه ی آشنا نگنجد
هر شام ز یا رب فغانی
در هفت فلک دعا نگنجد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.