هوش مصنوعی: این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از دیدن معشوق و تأثیرات عمیق آن بر زندگی خود می‌نویسد، از دیوانگی عشق و اندوه ناشی از دوری شکایت می‌کند و به سرنوشت تلخ عاشقان اشاره دارد. همچنین، به موضوعاتی مانند جنگ و از دست دادن عزیزان نیز پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، اشاره به جنگ و رنج‌های ناشی از آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۱۵

نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد
آتش کند این کار که آن روی چو مه کرد

ما را ز تماشای تو صد گونه سیاست
آن چین جبین و شکن طرف کله کرد

تنها چه کند آنکه همه عمر ترا دید
در آینه آن دیده بهر سو که نگه کرد

امشب من دیوانه در آن بزم نبودم
آه از چه کشید آن مه و بر حال که وه کرد

فریاد از آنروز که جویند و نیابند
سرهای عزیزان که لگدکوب سپه کرد

زان نخل جوان تا چه شود روزی عاشق
باری بهواداری او عمر تبه کرد

نزدیکتر از سایه به او بود فغانی
بس دور فتادست ندانم چه گنه کرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.