۱۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۳۵

بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید
چمن ز حوروشان روضه ی جنان گردید

هوا کریم صفت گشت و ابر گوهر بار
فلک انیس شد و بخت مهربان گردید

به یک دو قطره که از دیده ریخت بلبل مست
نظاره کن که چها در چمن عیان گردید

کسی که با می و ساقی نشست بر لب جو
میان برگ گل از چشم بد نهان گردید

چنان پیاله ی دردیکشان لبالب شد
که خاک را ز هوس آب در دهان گردید

شراب گشت چو خون شهید عشق سبیل
بدست هر صنمی ساغری روان گردید

هوا خوشست فغانی حریف باده طلب
کنون که در همه جا مست می توان گردید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.