هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از گلرخان سخن می‌گوید که با یافتن اثری از معشوق، دل و جان خود را دگرگون می‌بیند. شاعر از اشک‌های سحرگاهی، آستان معشوق به عنوان برج سعادت، و طوطیان فاتحه‌خوان یاد می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به قدرت نگاه معشوق و تسلیم شدن در برابر او دارد. در نهایت، شاعر از فغان و باختن جان سخن می‌گوید و حریفانی را می‌ستاید که از دست معشوق سری یافته‌اند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربهٔ ادبی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۳۶

گلرخان از نفس ما اثری یافته اند
دل دگر ساخته گویا خبری یافته اند

اشک ریزان سحرخیز ترا ذکر بخیر
که زهر قطره برین در گهری یافته اند

نیست نزدیکتر از کوی تو راهی بخدا
که ازین کعبه به فردوس دری یافته اند

آستان تو بود برج سعادت که درو
هر دم از بال هما شاهپری یافته اند

طوطیان فاتحه خوانند خط سبز ترا
از نمکدان تو گویا شکری یافته اند

پیش چشم تو نیاورد کسی تاب نظر
مگر آنانکه ز جایی نظری یافته اند

تا تو پیدا شده یی کس نبرد نام پری
ظاهرست اینکه ازو خوبتری یافته اند

رو نتابند اسیران تو از تیر قضا
از سر و کار جهان این قدری یافته اند

سرو جان باخت فغانی و نزد نقش مراد
خوش حریفان که ز دست تو سری یافته اند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.