هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق و نیز ارتباط با خداوند است. شاعر از وفاداری، صفا، دوری و وصل سخن می‌گوید و در نهایت به لطف بی‌پایان الهی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۳۷

خوبی بالتفات وفا کم نمی شود
بنمای رخ که از تو صفا کم نمی شود

صحبت بیاد و بوسه بپیغام تا بکی
این غایبانه بازی ما کم نمی شود

من بوی جان فرستم و تو نکهت عبیر
باری درین میانه صبا کم نمی شود

روزی بود که با من مخلص یکی شوی
در کار بنده لطف خدا کم نمی شود

صد سال اگر وصال بود آرزو بجاست
این درد جان ستان بدوا کم نمی شود

اکنون که آمدی نظری هم نمی کنی
از نرگس تو رنگ حیا کم نمی شود

هر چند خیر بیش بود ذکر خیر بیش
نعمت زیاده کن که جزا کم نمی شود

یا رب چه خیر می کنی ای پادشاه حسن
کز پیش درگه تو گدا کم نمی شود

خون خوردنست کار فغانی بهجر و وصل
آسوده چون شوم که بلا کم نمی شود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.