هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که در آن شاعر از درد عشق، جدایی، و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از معشوق خود می‌خواهد که زیبایی‌ها و رفتارهایش را پنهان نکند و از غم و داغ دلش می‌نالد. همچنین، اشاره‌هایی به مستی و بی‌خودی نیز در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، اشاره‌های غیرمستقیم به مستی و بی‌خودی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۴۱

میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید
زان شکل آنچه می کشدم آن نگه کنید

ناگه سیاستی بنماید غیور من
گفتم هزار بار که پنهان نگه کنید

ای گلرخان به صورت آن ترک بنگرید
چشم سیاه و زلف پریشان نگه کنید

بیباک من رسید دگر مست و سرگران
طرف کلاه و چاک گریبان نگه کنید

تا چند منع ما ز خرابی و بیخودی
یکبار آن کرشمه و جولان نگه کنید

هر دیده نیست آگه از آن صورت غریب
خوبی او ازین دل ویران نگه کنید

در یکزمان وصل چه درد از دلم رود
عمری بلا و محنت هجران نگه کنید

داغی که در دلست فغانی خسته را
زین آه گرم و ناله ی سوزان نگه کنید
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.