هوش مصنوعی: این شعر از حافظ بیانگر درد و رنج عاشق در برابر بی‌اعتنایی معشوق است. شاعر از نگاه خنده‌آور معشوق، بی‌وفایی او، و رنج‌های عشق شکایت می‌کند و احساس می‌کند که معشوق با بی‌رحمی رفتار می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به بی‌توجهی به نصایح و هوس‌های زودگذر دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های عاطفی است که ممکن است برای نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند مستی و هوس ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۴۴

می خورده خنده بر من ناشاد می کند
آن ترک مست بین که چه بیداد می کند

دارم چنان خیال که پندارم این زمان
دارد به دست جام و مرا یاد می کند

عاشق چو مور در ته پا رفت و او همان
گلگشت با بتان پریزاد می کند

شوخی که در سرش هوس مطربست و می
کی گوش بر نصیحت استاد می کند

داغی به جان سوخته ام تازه می شود
در بزم هر ترانه که بنیاد می کند

آتش بخرمنم زد و سر داد همچو صید
اکنون که داغ کرد چه آزاد می کند

با هر کسی مگوی فغانی که عاشقم
این حال خود ز طور تو فریاد می کند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.