هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، شاعر بزرگ فارسی، بیانگر حالات روحی و عرفانی شاعر است. او از گمراهی دل و بازگشت عقل از میخانه سخن میگوید، و از رمز و رازهای نهفته در شراب و میخانه یاد میکند. شعر با اشاره به نکتهای دقیق از زبان ساقی و غرق شدن در دریای عشق و معرفت پایان مییابد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و پیچیدهای است که برای درک و تجربهی کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از اشارات و استعارهها ممکن است برای سنین پایینتر قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۸۳
از کعبه عزم دیر برون از طریق بود
آیا چه چاره چون دل گمره رفیق بود
همچون فرشته از در میخانه بازگشت
عقلم که دیرساله رفیق شفیق بود
اندیشه ی مفرح یاقوت داشت دل
غافل که نشأه در می همچون عقیق بود
رمزی که از زبان صراحی شنید جام
کنهش کسی نیافت که مقصد عمیق بود
آخر باب و دانه ی میخانه صید شد
مرغ دلم که طایر بیت العتیق بود
حرفی شنیدم از لب جانبخش ساقیی
از جا شدم که نکته بغایت دقیق بود
هم در میان گریه فغانی فرود رفت
بیرون نشد ز بزم تو مسکین غریق بود
آیا چه چاره چون دل گمره رفیق بود
همچون فرشته از در میخانه بازگشت
عقلم که دیرساله رفیق شفیق بود
اندیشه ی مفرح یاقوت داشت دل
غافل که نشأه در می همچون عقیق بود
رمزی که از زبان صراحی شنید جام
کنهش کسی نیافت که مقصد عمیق بود
آخر باب و دانه ی میخانه صید شد
مرغ دلم که طایر بیت العتیق بود
حرفی شنیدم از لب جانبخش ساقیی
از جا شدم که نکته بغایت دقیق بود
هم در میان گریه فغانی فرود رفت
بیرون نشد ز بزم تو مسکین غریق بود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.