هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مفاهیمی مانند عشق، جدایی، درد، و زیباییهای طبیعت استفاده میکند. شاعر از احساسات درونی خود سخن میگوید و به مضامینی مانند عشق نافرجام، گذر زمان، و تأملات فلسفی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و انتزاعی موجود در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۸۵
نسوزیم که گل این چراغ می ماند
غبار می رود از پیش و داغ می ماند
چو از قبای خودم نکهتی نمی بخشی
مگو که این سخنم در دماغ می ماند
زهی صفای بناگوش و قطره های عرق
که هر یکی بدر شبچراغ می ماند
چمن شکفت عجب دارم از مهندس شهر
که صوفیانه بکنج فراغ می ماند
فسانه ی تر احباب و قول باطل خصم
بجلوه کردن سیمرغ و زاغ می ماند
خوش آن حریف که چون سر نهد بپای قدح
ز باده اش قدری در ایاغ می ماند
چنان شدست فغانی ز بوی باده و گل
که شب بیاد تو در کنج باغ می ماند
غبار می رود از پیش و داغ می ماند
چو از قبای خودم نکهتی نمی بخشی
مگو که این سخنم در دماغ می ماند
زهی صفای بناگوش و قطره های عرق
که هر یکی بدر شبچراغ می ماند
چمن شکفت عجب دارم از مهندس شهر
که صوفیانه بکنج فراغ می ماند
فسانه ی تر احباب و قول باطل خصم
بجلوه کردن سیمرغ و زاغ می ماند
خوش آن حریف که چون سر نهد بپای قدح
ز باده اش قدری در ایاغ می ماند
چنان شدست فغانی ز بوی باده و گل
که شب بیاد تو در کنج باغ می ماند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.