هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و دلباختگی به معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه دیگران نیز شیفتهٔ معشوق شده‌اند. شاعر خود را در برابر جمال معشوق ناچیز می‌داند و از بیگانگی و دوری دیگران از معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند.

شمارهٔ ۲۹۸

خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند
خود را زیاد برده در افسانه ی تو اند

آنانکه می برند بحسن از پری گرو
رخساره برفروز که دیوانه ی تو اند

مستان که شسته اند لب از آب زندگی
در آرزوی ساغر و پیمانه ی تو اند

من خود چه ذره ام که هزار آفتاب رو
هر روز تا به شب بدر خانه ی تو اند

با خویش کردی اهل نظر آشنا ولی
چون نیک بنگری همه بیگانه ی تو اند

ای گنج حسن با تو چه دانه ست کاینچنین
مرغان قدس طالب ویرانه ی تو اند

دل بر وفای همنفسان دورو مبند
آنانکه خویشتر بتو بیگانه ی تو اند

حالا بمکر و حیله رقیب از تو کام یافت
بی بهره آن گروه که دیوانه ی تو اند

وصلش چو یافت نیست فغانی طمع ببر
بسیار کس در آرزوی دانه ی تو اند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.