۱۴۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۲۴

مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز
زینگونه نازنین که تویی هست جای ناز

بخرام و ناز کن که خدا در ریاض حسن
آراست سرو قد ترا از برای ناز

هر جا که هست، غمزه و نازست کار تو
دل مبتلای غمزه و جانم فدای ناز

یکدم که دست داد ملاقات وصل تو
شد فوت فرصتم همه در ماجرای ناز

جور و جفای غمزه و ناز تو می کشم
افغان ز جور غمزه و آه از جفای ناز

هر ذره ام فریفته ی ناز پیشه ییست
کافر مباد پیش بتان مبتلای ناز

از بهر اضطراب فغانی بیقرار
پیوسته باد بر سر سروت هوای ناز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.