۱۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۴۱

یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خویش
یا هلاکم کن به زهر چشم خواب آلود خویش

خنده ی شیرین لبالب ساز با دشنام تلخ
از گدایان کم مکن لطف عتاب آلود خویش

در چمن بند قبا بگشا و جیب غنچه را
نکهتی بخش از گریبان گلاب آلود خویش

تا بکی ای سرو چمن گل در عرق داری نگاه
از حیا خوی کرده رخسار حجاب آلود خویش

پیش آن لبها فغانی از سؤال بوسه مرد
زنده کن او را بدشنام جواب آلود خویش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.