هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از معشوق خود میخواهد که یا او را با شراب لعلرنگش سیراب کند یا با نگاه خوابآلود و زهرآگینش هلاکش کند. او از معشوق میخواهد که با خندههای شیرین و دشنامهای تلخش، گدایان را از لطف عتابآلودش محروم نکند. همچنین، شاعر از معشوق میخواهد که مانند سروی در باغ، گلهایش را از حیا نپوشاند و با بوسهای جانبخش، فغان عاشق را پاسخ دهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و استفاده از استعارههایی مانند شراب و زهر است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد. همچنین، درک کامل این متن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
شمارهٔ ۳۴۱
یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خویش
یا هلاکم کن به زهر چشم خواب آلود خویش
خنده ی شیرین لبالب ساز با دشنام تلخ
از گدایان کم مکن لطف عتاب آلود خویش
در چمن بند قبا بگشا و جیب غنچه را
نکهتی بخش از گریبان گلاب آلود خویش
تا بکی ای سرو چمن گل در عرق داری نگاه
از حیا خوی کرده رخسار حجاب آلود خویش
پیش آن لبها فغانی از سؤال بوسه مرد
زنده کن او را بدشنام جواب آلود خویش
یا هلاکم کن به زهر چشم خواب آلود خویش
خنده ی شیرین لبالب ساز با دشنام تلخ
از گدایان کم مکن لطف عتاب آلود خویش
در چمن بند قبا بگشا و جیب غنچه را
نکهتی بخش از گریبان گلاب آلود خویش
تا بکی ای سرو چمن گل در عرق داری نگاه
از حیا خوی کرده رخسار حجاب آلود خویش
پیش آن لبها فغانی از سؤال بوسه مرد
زنده کن او را بدشنام جواب آلود خویش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.