هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و محبت به معشوق سخن می‌گوید و از درد فراق و انتظار برای دیدار او می‌نالد. شاعر همچنین به مفاهیمی مانند صبر، عشق الهی، و پذیرش سرنوشت اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل ۳۶۱

ماه چنین کس ندید خوش سخن و کش خرام
ماه مبارک طلوع سرو قیامت قیام

سرو درآید ز پای گر تو بجنبی ز جای
ماه بیفتد به زیر گر تو برآیی به بام

تا دل از آن تو شد دیده فرودوختم
هر چه پسند شماست بر همه عالم حرام

گوش دلم بر در است تا چه بیاید خبر
چشم امیدم به راه تا که بیارد پیام

دعوت بی شمع را هیچ نباشد فروغ
مجلس بی دوست را هیچ نباشد نظام

در همه عمرم شبی بی‌خبر از در درآی
تا شب درویش را صبح برآید به شام

بار غمت می‌کشم وز همه عالم خوشم
گر نکند التفات یا نکند احترام

رای خداوند راست حاکم و فرمانرواست
گر بکشد بنده‌ایم ور بنوازد غلام

ای که ملامت کنی عارف دیوانه را
شاهد ما حاضر است گر تو ندانی کدام

گو به سلام من آی با همه تندی و جور
وز من بی‌دل ستان جان به جواب سلام

سعدی اگر طالبی راه رو و رنج بر
یا برسد جان به حلق یا برسد دل به کام
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۶۰
گوهر بعدی:غزل ۳۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.