هوش مصنوعی: این شعر از رنج و درد مردم سخن می‌گوید و بیان می‌کند که پروانه‌ای که از درد مردم رنجیده، نباید دور چراغ آن‌ها بگردد. همچنین اشاره می‌کند که عشق و امید می‌تواند مانند بوی گل باشد، اما برای کسی که بی‌برگ است، باغ مردم سودی ندارد. شاعر از عشق و سودای زلف یار می‌گوید و اینکه غیرت نباید مانع شادی دیگران شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و درد نیاز به تجربه و درک بیشتری از زندگی دارد.

شمارهٔ ۳۷۷

پروانه یی که رنجد از درد و داغ مردم
باید که پر نگردد گرد چراغ مردم

گل در کنار بخشد بوی مراد آری
بی برگ را چه حاصل از گشت باغ مردم

نزدیک شد که عاشق جام مراد گیرد
از دور چند بیند می در ایاغ مردم

چندانکه بیشتر شد سودای من ز زلفت
نگرفت یکسر مو جا در دماغ مردم

غیرت مبر فغانی بر عشرت حریفان
بر هم نمیتوان زد کنج فراغ مردم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.