هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد جدایی، ناامیدی از وعدههای شکسته شده و رنج عشق ناکام میگوید. او با بیان احساسات عمیق خود، از رفتن و فراموش شدن مینالد و آرزو میکند که کاش این درد پنهان را با مرگ به پایان میرساند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمانگیز است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۳۸۲
از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم
گردی ز دل مدعیان رفتم و رفتم
خون بسته دلم ته بته از داغ جدایی
ایگل ز تماشای تو نشکفتم و رفتم
ای کاش که می مردم و معلوم نمی شد
این درد نهان تو که بنهفتم و رفتم
آن وعده ی ناچار که صد بار شکستی
یکبار دگر از تو پذیرفتم و رفتم
خوار آمده زانکوی بیاد آرم و سوزم
آن پند نکوخواه که نشنفتم و رفتم
خالی نگذاری سر تابوت فغانی
ای نخل خرامان، سخنی گفتم و رفتم
گردی ز دل مدعیان رفتم و رفتم
خون بسته دلم ته بته از داغ جدایی
ایگل ز تماشای تو نشکفتم و رفتم
ای کاش که می مردم و معلوم نمی شد
این درد نهان تو که بنهفتم و رفتم
آن وعده ی ناچار که صد بار شکستی
یکبار دگر از تو پذیرفتم و رفتم
خوار آمده زانکوی بیاد آرم و سوزم
آن پند نکوخواه که نشنفتم و رفتم
خالی نگذاری سر تابوت فغانی
ای نخل خرامان، سخنی گفتم و رفتم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.