هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و فراق مینالد و از سوز درونی و ناامیدی خود سخن میگوید. او از تلاشهای بیثمر برای آرامش دل و رویگردانی بخت شکایت دارد و به دیوانگی و پریشانی خود اعتراف میکند. در نهایت، بیان میکند که نالههایش تنها بر آتش درونش میافزاید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و بیان احساسات پیچیده مانند عشق، اندوه و ناامیدی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار بوده و ممکن است برای آنها سنگین باشد. همچنین، استفاده از استعارههای شعری و زبان ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۳۸۶
دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم
شراب در کف و سوز تو در درون چکنم
به آتش دگری چون نمی روی از دل
بهرزه داغ دل خویشتن فزون چکنم
توانم آنکه ترا مهربان خود سازم
ولی بکجروی بخت واژگون چکنم
دلم بگوشه ی دیوانگی قرار گرفت
دگر بدفع پریشانیش فسون چکنم
خیال بود که آیم برون ز ظلمت هجر
نگشت شمع جمال تو رهنمون چکنم
مرا که گوش بر آواز مرغ نامه برست
نوای بربط و آهنگ ارغنون چکنم
مگو که ناله مکن ای فغانی از غم یار
زیاده می شودم آتش درون چکنم
شراب در کف و سوز تو در درون چکنم
به آتش دگری چون نمی روی از دل
بهرزه داغ دل خویشتن فزون چکنم
توانم آنکه ترا مهربان خود سازم
ولی بکجروی بخت واژگون چکنم
دلم بگوشه ی دیوانگی قرار گرفت
دگر بدفع پریشانیش فسون چکنم
خیال بود که آیم برون ز ظلمت هجر
نگشت شمع جمال تو رهنمون چکنم
مرا که گوش بر آواز مرغ نامه برست
نوای بربط و آهنگ ارغنون چکنم
مگو که ناله مکن ای فغانی از غم یار
زیاده می شودم آتش درون چکنم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.