هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تنهایی، عشق ناکام و درد هجران می‌گوید. او خود را دیوانه‌ای می‌داند که در جستجوی ویرانه‌ای برای آرامش است و مانند مورچه‌ای ناتوان است که نمی‌تواند بار سنگین عشق را تحمل کند. شاعر امیدوار است در تاریکی شب هجران، پروانه‌ای (نماد عاشق) در اطراف چراغ خود بیابد و دردمندانه آرزوی وصال معشوق را دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۳۹۲

شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی یابم
من، دیوانه گردم تا کجا ویرانه یی یابم

منم آن ناتوان موری که نتوانم کشید آخر
بصد سرگشتی از خرمنت گردانه یی یابم

شب هجران که آید بر سرم از بهر دلسوزی
هم از گرد چراغ خود مگر پروانه یی یابم

دمی کز شوق آن لبهای میگون گریه ام آید
لبالب سازم از خونابه گر پیمانه یی یابم

فغانی از رفیقان روی گردان شد مگر او را
بکوی دلبری یا گوشه میخانه یی یابم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.