هوش مصنوعی: شاعر از مستی و رفتارهای ناشایست خود در حالت مستی ابراز پشیمانی می‌کند. او از این که در مستی باعث آزار یاران شده و حرف‌های نابجا زده، احساس شرم و پشیمانی دارد. آرزو می‌کند که ای کاش اصلاً مست نمی‌شد تا این رفتارها را از او سر نمی‌زد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل موضوعاتی مانند مستی و پشیمانی است که ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد. همچنین درک عمیق تر احساسات و مفاهیم عرفانی موجود در شعر نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۹۵

من آشفته هم در خواب مستی کاش می مردم
که روز از مستی شب این همه خجلت نمی بردم

زبان خود بدندان می گزم هر دم من ناکس
که از بهر چه در مستی لبت را نام می بردم

کشم صد انفعال از خویش و میرم از پشیمانی
چو یاد آرم که در مستی سگ آن کوی آزردم

بمستی دوش رنجانیدم از خود خاطر یاران
چه کردم کاش خون می خوردم و آن می نمی خوردم

فغانی یار چون می شد ملول از هایهای من
چرا اول به آه و ناله جان بر لب نیاوردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.