هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از حالات روحی و تجربیات خود سخن می‌گوید. او از عشق، رنج، مستی و توبه صحبت می‌کند و بیان می‌کند که در هیچ راهی (مستی یا آفتاب‌پرستی) به آرامش نرسیده است. همچنین از بی‌توجهی دیگران به رنج‌هایش گلایه می‌کند و در نهایت اشاره می‌کند که با وجود همه این‌ها، این ترانه را با هوشیاری سروده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و روحی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین اشاره‌هایی به مستی و رنج‌های عاطفی دارد که مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۳۹۹

قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرستم
ز جام جرعه چه خیزد سرقرابه شکستم

گهی شکایت مستی و گاه طعنه ی توبه
نرسته ام ز زبانها بهر طریق که هستم

بمجلسی که رسیدم سپند بودم و آتش
کدام روز ببزمی برای عیش نشستم

هزار خار کشیدم ز دیده بر سر کویش
که هیچ کس ز ترحم گلی نداد به دستم

نه در طریقه ی مستی و آفتاب پرستی
به هیچ مرتبه پیدا نشد ستاره پرستم

هزار جام جم اینجا بجرعه ییست فغانی
چنانکه بود ادا کردم این ترانه، نه مستم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.