هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رهایی از قید و بندهای عقل و خرد و تسلیم شدن در برابر عشق و جنون می‌گوید. او از شکستن پیمان‌ها و سوگندها سخن می‌گوید و بیان می‌کند که به دنبال عشق و مستی، از هنجارهای اجتماعی و انتظارات مردم دور شده است. شاعر همچنین به تلخی‌های زندگی اشاره می‌کند اما با این حال، در بندگی عشق و مستی، توبه‌اش را شکسته است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و شکستن پیمان‌ها ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر مناسب نباشد.

شمارهٔ ۴۰۳

ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم
آشوب جنون تند شد و بند شکستیم

کاری نشد از پیش بترک می و ساقی
پیمانه بیارید که سوگند شکستیم

رفتیم به دیوانگی عشق جوانان
هنگامه ی پیران خردمند شکستیم

چشم طمع از فایده ی خلق گرفتیم
در کنج ملامت دل خورسند شکستیم

تلخی نشنیدیم هم از ساقی مجلس
هر چند که پیشش شکر و قند شکستیم

در بندگی خواجه قدح نوش فغانی
کاین توبه بانعام خداوند شکستیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.