هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و اشتیاق به معشوق سخن می‌گوید و درد فراق و حرمان را بیان می‌کند. او از زیبایی‌های طبیعت مانند گل و سرو برای توصیف معشوق استفاده می‌کند و احساسات عمیق خود را با تصاویر شاعرانه مانند اشک و دریا نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاطفی عمیق و استفاده از استعاره‌های شاعرانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوعات عاشقانه و حسرت‌آمیز آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۴۳۱

کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا کشم
چند ناز سرو و جور غنچه ی رعنا کشم

بی گل روی تو در خلوتسرای چشم و دل
خوش نباشد گر هزاران صورت زیبا کشم

می کشم دامن ز گرد راهت از غیرت ولی
گر دهد دستم روان در دیده ی بینا کشم

چند دور از چشمه ی نوش تو از درد فراق
سر نهم در آب شور دیده و دریا کشم

مانده ام در دشت حرمان و ز دست روزگار
آنقدر فرصت نمی یابم که خار از پا کشم

تنگ شد بر من فضای شهر از آن مشگین غزال
دست همت بعد ازین در دامن صحرا کشم

چون فغانی از دل سوزان و چشم اشکبار
شعله از دریا بر آرم لاله از خارا کشم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.