هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ناامیدی، درد عشق و رنجهای روحی خود میگوید. او احساس میکند که عشقش بیارزش شده و در آتش رنج میسوزد. همچنین، ابراز میکند که حاضر است برای معشوق خود فداکاری کند، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود. در نهایت، او از عشق و زیبایی معشوق سخن میگوید و احساس میکند که به سوی او کشیده میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و روحی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.
شمارهٔ ۴۴۵
امیدم این نبود کزین در خجل روم
با داغ دل در آیم و با درد دل روم
عشقم سبک عیار بر آورد پیش دوست
دیگر در آتش که من منفعل روم
بگذار تا بخاک درش میرم ای رفیق
من از کجا و باغ کجا، زیر گل روم
مستم چنانکه در دهن تیغ آبدار
با جان پر ارادت و خون بحل روم
عاشق نیم فغانی اگر بهر روی خوب
تبریز دیده جانب چین و چگل روم
با داغ دل در آیم و با درد دل روم
عشقم سبک عیار بر آورد پیش دوست
دیگر در آتش که من منفعل روم
بگذار تا بخاک درش میرم ای رفیق
من از کجا و باغ کجا، زیر گل روم
مستم چنانکه در دهن تیغ آبدار
با جان پر ارادت و خون بحل روم
عاشق نیم فغانی اگر بهر روی خوب
تبریز دیده جانب چین و چگل روم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.