هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، غزلی عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق، زیبایی، و رنج‌های آن سخن می‌گوید. او از ساقی سیمین‌تن می‌نالد، از شمع دلفروز و سوختن در عشق یاد می‌کند، و به یوسف و پیراهنش اشاره می‌کند. همچنین، از ناکامی‌های خود در زندگی و گذر سریع عمر سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی مانند اشاره به یوسف و پیراهنش نیاز به دانش ادبی و فرهنگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۴۵۹

می آفتست و در نظرم پر فنی چنین
می رم به دست ساقی سیمین تنی چنین

هر لحظه بیش سوزدم آن شمع دلفروز
کم بوده در چراغ کسی روغنی چنین

او در پی شکار و جهانی فتاده مست
مردن بهست در غم صید افگنی چنین

از بوستان دهر نچیدم گل مراد
بس بینوا برون شدم از گلشنی چنین

عاشق ز چاک پیرهنش مرد و زنده شد
یوسف نداشت نکهت پیراهنی چنین

پر سبزه گشت خاک من از سبز خط تو
یگدانه روزیم نشد از خرمنی چنین

در غفلتی هنوز فغانی سری برآر
عمری بدین شتاب وز پی رفتنی چنین
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.