هوش مصنوعی:
شاعر از زیباییهای طبیعت مانند باغ، گل و بلبل سخن میگوید و توصیه میکند از لحظات لذت ببریم. او همچنین به انتقاد از زندگی خشک و بیروح فقیهان میپردازد و تشویق میکند که به جای غم و اندوه، شادی و مینوشی را انتخاب کنیم.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عرفانی و انتقادی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین اشاره به مینوشی ممکن است برای گروههای سنی پایینتر مناسب نباشد.
شمارهٔ ۴۶۳
رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن
هر دل که سوز عشق درو نیست داغ کن
اکنون که خاست نغمه ی بلبل ز شاخ گل
در جام لاله گون می چون چشم زاغ کن
دود چراغ مدرسه تا چند ای فقیه
جامی بنوش و چهره چو نور چراغ کن
تا در چمن گلیست فغانی مرو برون
چون گل نماند روی بکنج فراغ کن
هر دل که سوز عشق درو نیست داغ کن
اکنون که خاست نغمه ی بلبل ز شاخ گل
در جام لاله گون می چون چشم زاغ کن
دود چراغ مدرسه تا چند ای فقیه
جامی بنوش و چهره چو نور چراغ کن
تا در چمن گلیست فغانی مرو برون
چون گل نماند روی بکنج فراغ کن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.