۱۱۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۱۰

جان شهید عشق بجانان سپرده به
هر زنده یی که کشته او نیست مرده به

بی داغ آرزوی تو اصحاب درد را
نام و نشان ز صفحه ی هستی سترده به

از سبحه گر مراد نه تکبیر ذکر اوست
گر عقد گوهرست یقین ناشمرده به

هر کس که جان بدوستی گلرخی نداد
نامش میان اهل محبت نبرده به

فریاد بلبلی که شود گرم ازو گلی
در گوش اهل درد ز وعظ فسرده به

هر جام می که نوش لبی امتحان نکرد
گر آب زندگی بود آن می نخورده به

ای شاه عاشقان چو رسی بر بساط قرب
پایت بخون کشته فغانی فشرده به
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.