هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد فراق و اشتیاق به وصال معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، از تشنگی جان، انتظار دیدار، و گشودن گره‌های دل سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سال دشوار می‌باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌ها نیاز به دانش ادبی پایه دارد.

شمارهٔ ۵۵۳

بنشین و از میان کمر فتنه را گشای
تا جان تشنه را دهم آبی قبا گشای

در انتظار یک نگهم جان بلب رسید
چشمی بروزگار من مبتلا گشای

از حد گذشت روشنی مجلس رقیب
یک ره در خرابه این بینوا گشای

داری هوای صحبت بیگانه همچنان
چون گویمت که در برخ آشنا گشای

ای ترک مست بوی خوشت عالمی گرفت
بند قبا که گفت که پیش صبا گشای

نگشود هرگزم گرهی دل به خنده یی
آه ار بماند این گره بسته ناگشای

راه نظر ببند فغانی به آن غزال
یا چشم خیره در ره تیر بلا گشای
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.