هوش مصنوعی: این شعر از عشق، جنون، و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از معشوقی می‌نالد که با رفتارهایش او را به درد و آشوب کشیده است. از شراب و رود تا جیحون، از شمع تا آتش، و از عقل تا جنون، همه نمادهایی از عشق آتشین و رنج‌های ناشی از آن هستند. شاعر احساس می‌کند که معشوق او را از خود رانده و در گرداب غم و اندوه فرو برده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادهای شراب و مستی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۵۶۵

نشستی با شراب و رود تا در خونم افگندی
بشو دست از وجود من که در جیحونم افگندی

ز بزم خود چو موج آب و همچون شعله از آتش
به یک جام لبالب شمع من بیرونم افگندی

همانساعت بعقل و دانش خود خنده ها کردم
که نقل زعفرانی در می گلگونم افگندی

هنوزت سبزه از گلبرگ و مشک از لاله پیدا نیست
بزنجیر جنون بی نسخه ی افسونم افگندی

نه در مکتب خطی نی در چمن مشقی زدی هرگز
هزاران رخنه در هر نکته ی موزونم افگندی

گهی در بیستونم کشته ی سنگ بلا کردی
گهی لیلی شدی در وادی مجنونم افگندی

نمی گفتی که تا هستی و باشی با تو خواهم بود
دگر بار از نظر ای مونس جان چونم افگندی

چه کردم ای قضا آخر که از سر منزل عنقا
چو مور خسته در ویرانه ی گردونم افگندی

فغانی بس گلو سوزست معنیهای شیرینت
مگو چیزی که آتش در دل محزونم افگندی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.