هوش مصنوعی: این شعر یک گفتگوی عاشقانه بین شاعر و معشوق است. شاعر از عشق و دل‌شدگی خود می‌گوید و معشوق پاسخ‌هایی می‌دهد که نشان‌دهنده آگاهی او از احساسات شاعر و همچنین بی‌اعتنایی نسبی اوست. در پایان، شاعر به امید عنایت معشوق است، اما معشوق پاسخ می‌دهد که هیچ امامی (رهبر یا مرشد) را بر دیگری ترجیح نداده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی آن نیاز به دانش پایه‌ای از ادبیات فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۰

گفتم که فروغی ز لب لعل تو دیدم
گفتا رقم دلشدگان بر تو کشیدم

گفتم خبرت هست که خون می شودم دل
گفتا ز می خون دلت نیز شنیدم

گفتم که دل از عشق تو بی صبر و قراراست
گفتا که من این بنده بدین عیب خریدم

گفتم بدهم کام دل، ار نه بدهم جان
گفتا چو تو بسیار درین واقعه دیدم

گفتم که به فریاد من بیدل و دین رس
گفتا نه به فریاد دل و دینت رسیدم

گفتم به عنایت به امامی نگر آخر
گفتا که امامی به امامی نگزیدم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.