هوش مصنوعی: شاعر در این متن بیان می‌کند که به خاطر عشق و علاقه‌اش به معشوق، هر کاری انجام می‌دهد و از هیچ چیز دریغ نمی‌کند. او به عشق خود اعتراف می‌کند و تأکید می‌کند که حتی اگر دیگران او را سرزنش کنند، باز هم به عشقش پایبند خواهد بود. شاعر همچنین از صبر و ایثار در راه عشق سخن می‌گوید و اعلام می‌کند که حاضر است هر چیزی را فدای محبت کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ایثار و صبر در راه عشق نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.

غزل ۴۲۱

چون من به نفس خویشتن این کار می‌کنم
بر فعل دیگران به چه انکار می‌کنم

بلبل سماع بر گل بستان همی‌کند
من بر گل شقایق رخسار می‌کنم

هر جا که سرو قامتی و موی دلبریست
خود را بدان کمند گرفتار می‌کنم

گر تیغ برکشند عزیزان به خون من
من همچنان تأمل دیدار می‌کنم

هیچم نماند در همه عالم به اتفاق
الا سری که در قدم یار می‌کنم

آن‌ها که خوانده‌ام همه از یاد من برفت
الا حدیث دوست که تکرار می‌کنم

چون دست قدرتم به تمنا نمی‌رسد
صبر از مراد نفس به ناچار می‌کنم

همسایه گو گواهی مستی و عاشقی
بر من مده که خویشتن اقرار می‌کنم

من بعد از این نه زهد فروشم نه معرفت
کان در ضمیر نیست که اظهار می‌کنم

جان است و از محبت جانان دریغ نیست
اینم که دست می‌دهد ایثار می‌کنم

زنار اگر ببندی سعدی هزار بار
به زان که خرقه بر سر زنار می‌کنم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۴۲۰
گوهر بعدی:غزل ۴۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.