هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از سعدی، زیبایی و جذابیت معشوق را توصیف میکند. شاعر از زیباییهای ظاهری و معنوی معشوق سخن میگوید و عشق و اشتیاق خود را به او بیان میکند. همچنین، شاعر به دشواریهای عشق و وفاداری اشاره میکند و از جفا و ناپایداری در عشق شکایت میکند.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا و دشواریهای عشق نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری دارد.
غزل ۴۴۵
در وصف نیاید که چه شیرین دهن است آن
این است که دور از لب و دندان من است آن
عارض نتوان گفت که دور قمر است این
بالا نتوان خواند که سرو چمن است آن
در سرو رسیدهست ولیکن به حقیقت
از سرو گذشتهست که سیمین بدن است آن
هرگز نبود جسم بدین حسن و لطافت
گویی همه روح است که در پیرهن است آن
خال است بر آن صفحه سیمین بناگوش
یا نقطهای از غالیه بر یاسمن است آن
فی الجمله قیامت تویی امروز در آفاق
در چشم تو پیداست که باب فتن است آن
گفتم که دل از چنبر زلفت برهانم
ترسم نرهانم که شکن بر شکن است آن
هر کس که به جان آرزوی وصل تو دارد
دشوار برآید که محقر ثمن است آن
مردی که ز شمشیر جفا روی بتابد
در کوی وفا مرد مخوانش که زن است آن
گر خسته دلی نعره زند بر سر کویی
عیبش نتوان گفت که بی خویشتن است آن
نزدیک من آن است که هر جرم و خطایی
کز صاحب وجه حسن آید حسن است آن
سعدی سر سودای تو دارد نه سر خویش
هر جامه که عیار بپوشد کفن است آن
این است که دور از لب و دندان من است آن
عارض نتوان گفت که دور قمر است این
بالا نتوان خواند که سرو چمن است آن
در سرو رسیدهست ولیکن به حقیقت
از سرو گذشتهست که سیمین بدن است آن
هرگز نبود جسم بدین حسن و لطافت
گویی همه روح است که در پیرهن است آن
خال است بر آن صفحه سیمین بناگوش
یا نقطهای از غالیه بر یاسمن است آن
فی الجمله قیامت تویی امروز در آفاق
در چشم تو پیداست که باب فتن است آن
گفتم که دل از چنبر زلفت برهانم
ترسم نرهانم که شکن بر شکن است آن
هر کس که به جان آرزوی وصل تو دارد
دشوار برآید که محقر ثمن است آن
مردی که ز شمشیر جفا روی بتابد
در کوی وفا مرد مخوانش که زن است آن
گر خسته دلی نعره زند بر سر کویی
عیبش نتوان گفت که بی خویشتن است آن
نزدیک من آن است که هر جرم و خطایی
کز صاحب وجه حسن آید حسن است آن
سعدی سر سودای تو دارد نه سر خویش
هر جامه که عیار بپوشد کفن است آن
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۴۴۴
گوهر بعدی:غزل ۴۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.