هوش مصنوعی:
این متن شعری از سعدی است که در آن شاعر از عشق، رنج، صبر و گناه سخن میگوید. او از تلاشهای بیثمر و ناامیدیهای خود در عشق میگوید و بیان میکند که گاهی تنها راه حل، سکوت یا یادگیری سخن گفتن است. همچنین، شاعر به زیبایی و تأثیر کلام خود اشاره میکند و از حیرت حاسدان در برابر منطق و سخنوری خود سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربههای زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیدهتر مانند گناه، صبر و عشق، برای مخاطبان جوانتر ممکن است چالشبرانگیز باشد.
غزل ۴۵۷
چند بشاید به صبر دیده فرو دوختن
خرمن ما را نماند حیله به جز سوختن
گر نظر صدق را نام گنه مینهند
حاصل ما هیچ نیست جز گنه اندوختن
چند به شب در سماع جامه دریدن ز شوق
روز دگر بامداد پاره بر او دوختن
زهد نخواهد خرید چاره رنجور عشق
شمع و شراب است و شید پیش تو نفروختن
تا به کدام آبروی ذکر وصالت کنیم
شکر خیالت هنوز مینتوان توختن
لهجه شیرین من پیش دهان تو چیست
در نظر آفتاب مشعله افروختن
منطق سعدی شنید حاسد و حیران بماند
چاره او خامشیست یا سخن آموختن
خرمن ما را نماند حیله به جز سوختن
گر نظر صدق را نام گنه مینهند
حاصل ما هیچ نیست جز گنه اندوختن
چند به شب در سماع جامه دریدن ز شوق
روز دگر بامداد پاره بر او دوختن
زهد نخواهد خرید چاره رنجور عشق
شمع و شراب است و شید پیش تو نفروختن
تا به کدام آبروی ذکر وصالت کنیم
شکر خیالت هنوز مینتوان توختن
لهجه شیرین من پیش دهان تو چیست
در نظر آفتاب مشعله افروختن
منطق سعدی شنید حاسد و حیران بماند
چاره او خامشیست یا سخن آموختن
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۴۵۶
گوهر بعدی:غزل ۴۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.