هوش مصنوعی: این متن شعری از سعدی است که در آن شاعر از عشق و علاقه‌ی خود به معشوق سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که هر کس به اندازه‌ی توان خود از معشوق آرزو می‌کند، اما همت او تنها به آرزوی معشوق است. شاعر همچنین از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که حتی طبیعت نیز در برابر زیبایی معشوق رنگ می‌بازد. در پایان، شاعر هشدار می‌دهد که اگر پای به راه معشوق بگذاری، نباید از سختی‌های آن شکایت کنی.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

غزل ۴۸۲

هر که به خویشتن رود ره نبرد به سوی او
بینش ما نیاورد طاقت حسن روی او

باغ بنفشه و سمن بوی ندارد ای صبا
غالیه‌ای بساز از آن طره مشکبوی او

هر کس از او به قدر خویش آرزویی همی‌کنند
همت ما نمی‌کند زو به جز آرزوی او

من به کمند او درم او به مراد خویشتن
گر نرود به طبع من من بروم به خوی او

دفع زبان خصم را تا نشوند مطلع
دیده به سوی دیگری دارم و دل به سوی او

دامن من به دست او روز قیامت اوفتد
عمر به نقد می‌رود در سر گفت و گوی او

سعدی اگر برآیدت پای به سنگ دم مزن
روز نخست گفتمت سر نبری ز کوی او
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۴۸۱
گوهر بعدی:غزل ۴۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.