هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید و به جمال و کمال او اشاره می‌کند. شاعر از ضعف خود در برابر قدرت و جمال معشوق می‌گوید و از جفاهای او شکایت می‌کند، اما در عین حال به عشق و محبت خود به معشوق اذعان دارد. او از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند و دلش را نگاه دارد.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد. بنابراین، این متن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است.

غزل ۵۷۱

تو اگر به حسن دعوی بکنی گواه داری
که جمال سرو بستان و کمال ماه داری

در کس نمی‌گشایم که به خاطرم درآید
تو به اندرون جان آی که جایگاه داری

ملکی مهی ندانم به چه کنیتت بخوانم
به کدام جنس گویم که تو اشتباه داری

بر کس نمی‌توانم به شکایت از تو رفتن
که قبول و قوتت هست و جمال و جاه داری

گل بوستان رویت چو شقایق است لیکن
چه کنم به سرخ رویی که دلی سیاه داری

چه خطای بنده دیدی که خلاف عهد کردی
مگر آن که ما ضعیفیم و تو دستگاه داری

نه کمال حسن باشد ترشی و روی شیرین
همه بد مکن که مردم همه نیکخواه داری

تو جفا کنی و صولت دگران دعای دولت
چه کنند از این لطافت که تو پادشاه داری

به یکی لطیفه گفتی ببرم هزار دل را
نه چنان لطیف باشد که دلی نگاه داری

به خدای اگر چو سعدی برود دلت به راهی
همه شب چنو نخسبی و نظر به راه داری
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۵۷۰
گوهر بعدی:غزل ۵۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.