هوش مصنوعی: این شعر از سعدی بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و درد دوری از معشوق است. شاعر از بی‌صبری و بی‌قراری خود در فراق یار می‌گوید و معشوق را همچون نوری در ظلمت عالم می‌ستاید. او از جفا و دوری معشوق شکایت می‌کند، اما همچنان به صبر و تحمل در برابر این جفا تمایل دارد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل ۵۷۴

ما بی تو به دل بر نزدیم آب صبوری
چون سنگدلان دل بنهادیم به دوری

بعد از تو که در چشم من آید که به چشمم
گویی همه عالم ظلمات است و تو نوری

خلقی به تو مشتاق و جهانی به تو روشن
ما از تو گریزان و تو از خلق نفوری

جز خط دلاویز تو بر طرف بناگوش
سبزه نشنیدم که دمد بر گل سوری

در باغ رو ای سرو خرامان که خلایق
گویند مگر باغ بهشت است و تو حوری

روی تو نه روییست کز او صبر توان کرد
لیکن چه کنم گر نکنم صبر ضروری

سعدی به جفا دست امید از تو ندارد
هم جور تو بهتر که ز روی تو صبوری
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۵۷۳
گوهر بعدی:غزل ۵۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.