هوش مصنوعی: این متن شعری است که احساسات عاشقانه و درد دوری از معشوق را بیان می‌کند. شاعر از عشق شدید و اشتیاق بی‌پایان خود سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که حتی بهشت و نعمات آن نیز بدون حضور معشوق برایش ارزشی ندارد. او از رنج دوری و بی‌وفایی معشوق شکایت کرده و اعلام می‌کند که همچنان عاشق باقی خواهد ماند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و مفاهیم فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل ۵۸۷

به قلم راست نیاید صفت مشتاقی
سادتی احترق القلب من الاشواق

نشود دفتر درد دل مجروح تمام
لو اضافوا صحف الدهر الی اوراقی

آرزوی دل خلقی تو به شیرین سخنی
اثر رحمت حقی تو به نیک اخلاقی

بی عزیزان چه تمتع بود از عمر عزیز
کیف یحلو زمن البین لدی العشاق

من همان عاشقم ار زان که تو آن دوست نه‌ای
انا اهواک و ان ملت عن المیثاق

حیث لا تخلف منظور حبیبی ارنی
چه کنم قصه این غصه کنم در باقی

به دو چشم تو که گر بی تو برندم به بهشت
نکنم میل به حوران و نظر با ساقی

سعدی از دست غمت چاک زده دامن عمر
بیشتر زین نکند صابری و مشتاقی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۵۸۶
گوهر بعدی:غزل ۵۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.