هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه به زیبایی‌های معشوق و تأثیر عمیق او بر شاعر می‌پردازد. معلمی که لب‌های معشوق را به شاعر آموخت، همه چیز را از پیچیدگی موهای او یاد گرفت. شاعر از زیبایی‌های معشوق، شیوه‌های فتنه‌انگیز او و تأثیرات عمیق عشقش سخن می‌گوید و بیان می‌کند که این زیبایی‌ها و شیوه‌ها را تنها از معشوق می‌توان آموخت.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌های عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۰

آن معلم که لبت را روش جان آموخت
هرچه آموخت به زلف تو پریشان آموخت

ظاهراً بر ورق گل به خط سبز خرد
آیت حسن نه از یار که قرآن آموخت

داد از آن شوخ که در مکتب خوبی ز ادب
رحمتِ اندک و بیدادِ فراوان آموخت

شیوهٔ فتنه ز خوبان جفا پیشه بپرس
که ادیب ازل این حرف به ایشان آموخت

آیت دلبری و شیوهٔ جان بخشی را
جز به تعلیم خط و لعل تو نتوان آموخت

باز در خون خیالی شدی و می دانم
کاین همه فتنه ترا نرگس فتّان آموخت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.