هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و غمهای ناشی از آن سخن میگوید. او با استفاده از استعارههایی مانند شمع، آب خضر، و سگ کوی معشوق، احساسات عمیق خود را بیان میکند. شعر به رابطه عاشقانه، رنجهای عشق، و اشتیاق به معشوق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از استعارهها و مفاهیم به بلوغ فکری نیاز دارند.
شمارهٔ ۳۸
با شمع چو گفتم که نشان غم دل چیست
از سوزِ دل سوخته آهی زد و بگریست
گیرم که شوم ز آب خِضر زندهٔ جاوید
چون خاک نشد در ره تو خاک بر آن زیست
جایی که نهالِ قد رعنای تو باشد
گر سرو چمن باشد و نی هر دو مساویست
باشد که سگ کوی تو بر دیده نهد پای
ما را هوس این است از او پرس که بر چیست
شوخی که کشد تیغ جفا غمزهٔ یار است
یاری که از او خون خیالی طلبد کیست؟
از سوزِ دل سوخته آهی زد و بگریست
گیرم که شوم ز آب خِضر زندهٔ جاوید
چون خاک نشد در ره تو خاک بر آن زیست
جایی که نهالِ قد رعنای تو باشد
گر سرو چمن باشد و نی هر دو مساویست
باشد که سگ کوی تو بر دیده نهد پای
ما را هوس این است از او پرس که بر چیست
شوخی که کشد تیغ جفا غمزهٔ یار است
یاری که از او خون خیالی طلبد کیست؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.