هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بی‌خبری مردم از عشق حقیقی و زیبایی معشوق سخن می‌گوید. شاعر تأکید می‌کند که عشق واقعی نیازمند سوزش دل است و بی‌خبران از اسرار عشق بی‌بهره‌اند. او همچنین به بی‌فایده بودن سخنان بی‌هدف اشاره می‌کند و از مخاطب می‌خواهد که رازدار باشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیازمند دانش ادبی و تجربهٔ زندگی بیشتری است که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۴۱

بیا که بی خبران را خبر ز روی نکو نیست
وگرنه چیست که عکسی ز نور طلعت او نیست

دلا بسوز که بی سوز دل اگر به حقیقت
شمامهٔ نفس مجمر است غالیه بو نیست

طریق موی شکافی چه سود بی خبران را
ز سرّ آن دهنش چون وقوف یک سر مو نیست

گذار دست سبو ساقیا و پای خمی گیر
چرا که چارهٔ کار غمش به دست سبو نیست

اگر تو محرم رازی خموش باش خیالی
که گویِ عشق به چوگان مرد بیهده گو نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.