۱۷۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶

سروِ بالای تو را شیوه بلا انگیزی ست
نرگس چشم تو بیمار ز بی پرهیزی ست

بر قمر قاعدهٔ زلف تو مشک افشانی ست
در شکر شیوهٔ خطّ توعبیر آمیزی ست

سالها شد که ز شوق مه روی تو چو شمع
منِ دل سوخته را داعیهٔ شب خیزی ست

گر ندارد به کف از غمزهٔ شوخت تیغی
کار ابروی تو پیوسته چرا خون ریزی ست

از پیِ ریختنِ خون خیالی چشمت
اینکه در عین بلا تیغ کشید از تیزی ست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.