هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی از شوق و عشق به معشوق سخن می‌گوید. شاعر از مستی نگاه معشوق، شراب عشق، و رهایی از خود در راه عشق می‌سراید. او تنها سودای ابروی معشوق را کامل می‌داند و دیگر کارها را ناتمام. همچنین، از رازهای پیچیده‌ای مانند زلف معشوق و سوختن در آتش عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌ها نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.

شمارهٔ ۷۲

که می داند میِ شوق از چه جام است
به جز چشمت که او مست مدام است

شراب ار با تو نو شد دل حلال است
وگرنه این صفت بر وی حرام است

دلا بگذر ز خود کاندر ره عشق
نخستین گفته ترک ننگ و نام است

بجز سودای ابروی تو دیگر
همه کارِ مه نو ناتمام است

سر زلف تو را مرغی که داند
کدام است و به در ماند که دام است

خیالی گر چو شمعی ز آتش دل
نسوزی خویشتن را کار خام است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.