هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که در آن شاعر از درد فراق و عشق ناکام می‌نالد. او از غم و ملالی که در دل دارد سخن می‌گوید و به یاد معشوق، قدحی نمی‌نوشد. شاعر از زیبایی‌های طبیعت مانند غنچه و گل یاد می‌کند که گویی از عشق او متأثر شده‌اند. در نهایت، او امیدوار است که روزی معشوق به او توجه کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۲۴

به جهان لطیف طبعی که ز خود ملال دارد
ز غم رخش چه گویم که دلم چه حال دارد

قدحی که جان زارم نه به یاد او بنوشد
غم او حرام بادم دل اگر حلال دارد

به چمن که نسخه بُرد از دهن و رخش ندانم
که درون غنچه خون است و گل انفعال دارد

گنهی چو آید از سر بنهم بر آستانش
به امید آنکه روزی دو سه پایمال دارد

چه عجب اگر برم پی به حدایق میانش
به معانی خیالی که همین خیال دارد
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.