هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از درد عشق و ناامیدی سخن می‌گوید. شاعر از بخت بد، دل‌بستگی به معشوق، و از دست دادن آرامش و صبر می‌نالد. همچنین، او از تأثیر نگاه معشوق بر خود و پشیمانی‌هایش می‌گوید و اشاره می‌کند که گمراهی‌هایش تحت تأثیر جذبه‌ی معشوق بوده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند ناامیدی و گناه نیاز به بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۱۲۵

تابِ خطت قرار ز بخت سیاه برد
مهر رخ تو گوی لطافت زماه برد

دل هرکجا که رفت به دعویِّ عشق تو
با خویشتن نفیر و فغان را گواه برد

از ما قرار و صبر و دل و دین مدار چشم
کاین جمله چشم شوخ تو در یک نگاه برد

این آب روی بس که سرشک ندامتم
خواهد ز لوح چهره غبار گناه برد

از گمرهی تمام خیالی گذشته بود
بازش خیال نرگس مستت ز راه برد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.