هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق و تأثیر عمیق او بر زندگی شاعر میپردازد. شاعر از زیباییهای معشوق مانند لب، چشم و ابرو سخن میگوید و از تأثیرات عاطفی این زیباییها بر خود مینالد. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند عشق، ناکامی، و جذبههای معنوی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از استعارهها و اشارات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.
شمارهٔ ۱۳۰
تا بنفشه برد بویی از خطت در تاب شد
چون لبت را دید کوثر از خجالت آب شد
نرگس مردم فریبت هیچ می دانی که چیست
فتنه یی کآخر ز جام ناز مستت خواب شد
بود مقصود دلم نقش دهان تنگ تو
آن هم از بی طالعیِّ بختِ من نایاب شد
گوشهٔ ابرو نمودی باز از سودای تو
می فروشان را هوای گوشهٔ محراب شد
دیده بر رویم ز سیل خون دری بگشاد و گفت
ای خیالی تنگ دل منشین که فتح باب شد
چون لبت را دید کوثر از خجالت آب شد
نرگس مردم فریبت هیچ می دانی که چیست
فتنه یی کآخر ز جام ناز مستت خواب شد
بود مقصود دلم نقش دهان تنگ تو
آن هم از بی طالعیِّ بختِ من نایاب شد
گوشهٔ ابرو نمودی باز از سودای تو
می فروشان را هوای گوشهٔ محراب شد
دیده بر رویم ز سیل خون دری بگشاد و گفت
ای خیالی تنگ دل منشین که فتح باب شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.