هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر عشق و دلدادگی شاعر به معشوق است که با زبانی نمادین و پر از استعاره، از تأثیرات عشق و جذبه‌های آن سخن می‌گوید. شاعر از معشوقی می‌گوید که چشم‌هایش غارتگر دین‌هاست و دل‌ها را می‌شکند، اما با این حال، عشق به او ارزش همه رنج‌ها را دارد. همچنین، انتقادی ظریف به زاهدان ریاکار نیز در این شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۳۲

تا به کی چشم تو جز غارت دینها نکند
گویَش از جانب ما تا دگر اینها نکند

سر شوریده به پایت نرسد تا فلکش
بر سرِ راه تو یکسان به زمینها نکند

چشمت از شیشهٔ دلها شکند باکی نیست
که تواند که چنان مست چنینها نکند

رو به صرّاف خرد خاتم یاقوت نمای
تا به جز مِهرِ تو را مُهر نگینها نکند

تکیه بر منبر و محراب کند زاهد شهر
مستِ جام کرمت تکیه بر اینها نکند

گوشه یی گیرد از ایّام خیالی اگرش
چشم شوخ تو به هر گوشه کمین ها نکند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.