هوش مصنوعی: این متن شعری است که درباره عشق، صبر، رنج و ناامیدی صحبت می‌کند. شاعر بیان می‌کند که بدون تحمل سختی‌ها و رنج‌ها، به وصال و موفقیت نمی‌توان رسید. همچنین، تأکید می‌کند که تلاش‌های بی‌ثمر نتیجه‌ای نخواهند داشت و آرزوهای دور از دسترس محقق نمی‌شوند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و رنج نیاز به بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۱۳۶

تا جفایی نکشد دل به وفایی نرسد
ورنه بی درد در این ره به دوایی نرسد

نالهٔ هر که چو بلبل نه به سودای گلی ست
عاقبت زین چمنش برگ و نوایی نرسد

ای دل ار سعی تو این است که من می بینم
جای آن است که کار تو به جایی نرسد

پای بوس تو طمع داشت دلم، عقلم گفت
رو که این پایه به هر بی سروپایی نرسد

بیش مخرام که از چشم بدان می ترسم
تا به بالای بلند تو بلایی نرسد

گر وصالت به خیالی نرسد نیست عجب
هیچگه منصب شاهی به گدایی نرسد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.