هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق و دلبستگی سخن میگوید و از تأثیرات زیبایی و غم معشوق بر دل شاعر مینویسد. شاعر از زلف معشوق، غم عشق، و تأثیرات آن بر زندگی خود یاد میکند و از بلند شدن بختش به برکت قد معشوق سخن میگوید.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیدهٔ ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. این شعر更适合 افرادی که با ادبیات کلاسیک و مضامین عاطفی آشنا هستند.
شمارهٔ ۱۴۵
تا زلف رهزن تو ز عنبر کمند کرد
مشّاطه اش گرفت به دزدی و بند کرد
دل را غمت به علّت قلبی نمی خرید
لیکن چو دید داغ تو بروی پسند کرد
گنجِ غم تو خانهٔ عیشم خراب ساخت
سروِ قدِ تو پایهٔ بختم بلند کرد
هر زردئی یی که ز وجه نیاز بود
قسّام عشق بهر من مستمند کرد
تا در طریق نظم خیالی کمال یافت
نامش زمانه بلبل باغ خجند کرد
مشّاطه اش گرفت به دزدی و بند کرد
دل را غمت به علّت قلبی نمی خرید
لیکن چو دید داغ تو بروی پسند کرد
گنجِ غم تو خانهٔ عیشم خراب ساخت
سروِ قدِ تو پایهٔ بختم بلند کرد
هر زردئی یی که ز وجه نیاز بود
قسّام عشق بهر من مستمند کرد
تا در طریق نظم خیالی کمال یافت
نامش زمانه بلبل باغ خجند کرد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.