۱۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۶

تا ز نسیم رحتمش رایحه یی به ما رسد
بر سر راه آرزو منتظریم تا رسد

گر کششی نباشد از جاذبهٔ عنایتش
در طلب وصال او کوشش ما کجا رسد

اهل سلوک سر به سر طالب گنج وحدت اند
تا که بپوید این ره و دولت آن که را رسد

چون همه را ز جام غم شربت مرگ خوردن است
زود بود که این قدح از دگری به ما رسد

وه که به شب رسید از او روز خیالی و هنوز
تا که چو شمع بر سرش ز آتش دل چه ها رسد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.