هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غمگین از عشق نافرجام و رنجهای عاشق سخن میگوید. شاعر از بیقراری، زیانهای عشق، و اشکهای بیثمر مینالد و در عین حال به تسلیم در برابر تقدیر اشاره میکند. تصاویری مانند زلف بیقرار، دل صرفشده، و چشمهٔ خضر برای بیان احساسات استفاده شدهاند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تسلیم در برابر تقدیر و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۵۷
چو زلف بی قرارش قصد جان کرد
قرار دل رهین هندوان کرد
بشد نقد دلم صرف و ندیدم
ز سودای تو سودی جز زیان کرد
گر اشکم هرزه رو شد بد مگویش
که هرکس را خدا نوعی روان کرد
سبک بگشا به روی غم درِ دل
که بر مهمان نشاید رو گران کرد
لبت را دید گویا چشمهٔ خضر
که در عین خجالت رو نهان کرد
چه کرد آتش به نی خود روشن است این
عفاالله با خیالی غم همان کرد
قرار دل رهین هندوان کرد
بشد نقد دلم صرف و ندیدم
ز سودای تو سودی جز زیان کرد
گر اشکم هرزه رو شد بد مگویش
که هرکس را خدا نوعی روان کرد
سبک بگشا به روی غم درِ دل
که بر مهمان نشاید رو گران کرد
لبت را دید گویا چشمهٔ خضر
که در عین خجالت رو نهان کرد
چه کرد آتش به نی خود روشن است این
عفاالله با خیالی غم همان کرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.